ماشین در ماشین
با قسمتی ازهدیه تولدی که مادر جون پیش پیش به شما دادن واست یه ماشین خریدیم که این تنها چیزی بود که به قدوقوارت می خورد.بابا جون با اینکه روزه بودن وخسته اما صبوری کردن و گشتیم فقط فقط به خاطر خوشحالی شما،تا این رو پیدا کردیم.ناگفته نباشه تنها کسی که بابا واسش خسته نیست شمایی طاهای بابا،پادشاه زندگی ما.با نگاه به صورت ماهت، لذت داشتنت رو در چشمهای بابا میشه فهمید. حالا مگه پایین می یومدی؟؟؟ناچارن سوار بر ماشینتون شما رو سوار ماشین کردیم.می گم فلفلی ،شما بگو نه.هستی دیگه مامان.وای که هلاک خوشحالیتیم.به عشق خندههات زندگی میکنیم. ...
نویسنده :
ماما شقایق
9:57