بدون عنوان
ظرف غذای روز اول مدرست...لقمه رو با جان دل و خیار شور و گوجه رو با عشقم تو ظرف گذاشتم ...
اولین بار تو زندگیم بود که طاها جووونم تا ته لقمتو خورده بودی ..
اینم برنامه آموزشی شما در طول دوران تحصیلی پیش دبستانی سروش .واقع در کریم آباد تنکابن ...
لذت بردن و شاد بودن و خوش گذراندن تنها انتظار مادر هست .پس تمام سعیت رو بکن عصاره وجود من..
روز دوم برای شما سرویس گرفتیم..اما دلم خونه..آشوبه ..بی قراره .و اشکم دم مشکم..چندین بار تماس گرفتم با راننده سرویس و مدرسه ..انگاری بیشتر از شما من دارم بی قراری و دلتنگی می کنم..اما ته دلم محکمه بخاطر اینه هر روز با آیه الکرسی و صدقه راهیت می کنم و می سپارمت دست همونی که تو رو به من داد.
خیلی محکم و قوی و راحت سوار ماشین سرویس شدی.جلو نشستی و کمر بندتو راننده بست و ازم دور شدی.چقدر خوب که مریمناز بود..اگه نبود چه می کردم از دلتنگی روی رخسارتو..؟؟؟؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی