تاب تاب عباسی
الهی فدات بشم عزیزم.چه با ابهت نشستی رو تاب.شاید واسه این که پارک خونه مادر جون ایناست (البته نه واسه خودشون ،چون دقیقا روبروی خونشون هست،می گیم پارک مادر جون) یاشایدم واسه این شعر کودکی هممون که وقتی سوار تاب میشدیم میخوندیم:
تاب تاب عباسی خدا منو نندازی اگه منو انداختی بغل بابایی/مامانی بندازی
نکته کلیدی، فامیلی قند عسل مامانه که عباسی هست.واین ترانه ملی شاید واسه پسر من سراییده شده باشهنکنه به خودت مغرور شی پسرم.
همه ما یه چیزها داریم که بهش بنازیم،اما یادمون باشه تنها چیزی که ارزش نازیدن داره،داشتن یه خدای مهربونه که به یک اندازه مال هممونه.
اولین پارک طاها جونم،که بابایی زحمت کشیدن و شما رو بردن.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی