آقا طاهای نازنینآقا طاهای نازنین، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره
مریمنازمریمناز، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

طاها،زیباترین هدیه خداوند

تولدهای دو سالگی

1393/5/8 16:32
نویسنده : ماما شقایق
301 بازدید
اشتراک گذاری


پسرم،میوه دل مادر..

دو بهار،دو تابستان،دو پاييز و دو زمستان را ديدي!!! از اين پس همه چيز جهان تكراريست ؛ جز "مهرباني"

انشاالله زیر سایه قرآن ،عاقبت به خیر بشی،جان مادر...

طاهای قلبم

دستان کوچک ات آن نگاه معصومت

خنده های بی بهانه ات

دویدن های چابکت

آن صورت معصوم بی آلایشت

مرا در خود در ابدیت تکرار کرد

تو پشتوانه آرزوهای منی

تو صدای مبهم درون منی

تو معنی تمام عاشقانه های منی

عاشقانه دوستت دارم

امسال از همون ابتدا قصد بر جشن تولدی بزرگ نداشتم،به چندین علت...

اول اینکه زندایی جون و دایی جون به خاطر نی نی تو راهیشون که چند روزی  دیگر با توکل به خواست خدای مهربون قراره به دنیا بیاد،که عمه قوربونش بشم الهی ....وای که چقدر سخته،تا حالا باید دلتنگی کیانم،عزیز دل خاله رو تحمل می کردم ،حالام قراره عزیز عمه هم به این داغ دلتنگی اضافه شه....انشاالله زیر سایه حق سلامت باشند.بدون دایی جون و زندایی جونم که تولد صفا نداشت.تازه خاله دریام تو همین هفته نی نی شون به دنیا می یاد و کلا عزیزای مجلسمون خیلی کم می شدن،پس انشاالله سال دیگه،اگر عمری باقی باشه با کلی نی نی ناناز تولدی زیبا خواهیم داشت.

دوم اینکه ترجیح دادم سال دیگه بساط تولد رو با همدیگه درست کنیم و از ساختشون حسابی لذت ببریم.

وسوم اینکه همینطوری الکی الکی چندین تولد واست گرفتیم،آخه از بس به فوت کردن شمع و کیک بریدن علاقه داشتی و من و بابایی به این نتیجه رسیدیم چندین تولد می تونه واست لذت بخشتر باشه تا یک تولد،از همه مهمتر که اسباب  شادی و نشاط ما رو هم فراهم می کرد...

و اما تولدهای نور چشم ما ،میوه دل ما،چراغ خونمون،طاهای یه دونمون :::

اولین تولد در منزل خودمان:::

دومین تولد در منزل خان عمو:::

از اونجایی که زادروز شما و زن عمو مینا فقط چند روز با هم فرق داره،ترجیح دادیم با هم برگذارشون کنیم و بیشتر خوش بگذرانیم،این شد که با یک شمع 41 زن عمو جان رو سورپرایز کردیم...

سومین تولد،منزل مامان جون و بابا جون ::::

وای که چقدر ناز دست می زنی واسه وجود نازنینت،نازنین نگار مادر.. ..

هر جا و هر زمان بگیم طاها جون تولد شما کی بود ،یا تولد شماست و یا....کلمه تولد با هر جمله ای بیان بشه سر پا وای می ستی و با کلی خوشحالی واسه خودت دست می زنی  و فوت می کنی و بالاو پایین می پری....فدای همه خوشحالیاتم،جان شیرین مادر..

تا بی نهایت دوستت دارم....نور چشمم.....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله جون
24 مرداد 93 1:01
همه تولدهات دونه دونه مبارک دوردونه مرسی خاله یکی یه دونم