آقا طاهای نازنینآقا طاهای نازنین، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره
مریمنازمریمناز، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

طاها،زیباترین هدیه خداوند

آزاد و رها

1395/2/13 9:02
نویسنده : ماما شقایق
565 بازدید
اشتراک گذاری

"" اگر دوباره می زیستم ،زندگی را آسانتر می گرفتم..به مسافرتهای بیشتری می رفتم .از کوههای بیشتری بالا می رفتم..در فصل بهار زودتر پابرهنه بر روی زمین راه می رفتم،لذت می بردم و تا می توانستم کودکی می کردم،زیرا  فهمیدم شادی از خرد برتری دارد""       نویسنده آمریکایی 

رادیوی عزیزمان،مونس سالهای جوانیمان در حال پخش بود ،البته نه اینکه الان پیر شده ایم.خیر ،هرگز.یک بانو هیچ وقت پیر نمی شود.این یک اصل است.خندونک گوینده خوش صدا این مطلب رو از کتابی خواندن.خوشمان آمد ..حرف دلمان بود..

پس بی دلیل جگرگوشه دلمان را رها نکردیم بر روی شن و ماسه ،آن هم با پای برهنه.آن هم در فصل زمستان ..بهار که جای خود دارد...توجه ای ویژه برایمان دارد..ناسلامتی خداوند منان ما را در اردیبهشتش به این عالم ورود نمود..فدای خداییش شوم.می دانست اردیبهشت ماه محبوب من است..هیچ جای دنیا را با اردیبهشت شهرم عوض نمی کنم..از صبح تا شب مشامت پر می شود از عطر شکوفه های بهار نارنج و پرتقال..عطر گل یاس و شب بو...

کجا بودیم راضیکجا رفتیم؟؟...ماییم دیگر.طبیعت که می بینیم روحمان جلا می گیرد،نطقمان گل می کند.

بله هر جا که بخواهد این نازنین نگار مادر ،رهایش می کنیم..که فردا مثل این نویسنده آمریکایی افسوس کودکیش را نخوردخندونک

راستی یادمان رفت بگوییم ،پدرمان در امد تا ماسه ها را از لابه لای لباسها بیرون کنیم.اما به کیفش می ارزید..خوب شد عکس خودمان را نگذاشتیم که روی ماسه ها لم داده بودیمخندونک

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)