ماه رمضان،شروعیست دوباره

سلام نام خداست....

شبهای قدر را دوست می دارم..نمی دانم اگر خداوند این شبهای عزیز و پر خیر و برکت را در 365 روز یکسال عمرمون قرار نمی داد با چه رویی سال جدید رو آغاز می کردم..عید فطر را بسیار دوست می دارم..برایم شروعیست دوباره..شاید شاید واقعا در این شبهای عزیز بخشوده نشوم ،اما من همیشه انسان امیدواری هستم..همیشه به رحمت و بخشندگی خالق مهربانم ایمان دارم..می دانم که این حال خوش بعد شبهای قدر ،از در رحمت اوست..پس امید به ببخشش دارم و حالم خوبتر از همیشه می شود...

روزهایی که دل به غیبت نمی دهم و دعای خیر می کنم ،از بدیها متنفر تر از همیشه می شوم و عاشقتر از همیشه به زندگی نگاه می کنم و آنجاست که به نظم و دقت نظر و این همه حکمت خداوند در آفرینش تک تک روزهای سالش پی می برم..

یک سوال؟؟؟

تا بحال انسانی دیده اید که از دوستی با خدایش و فرمانبرداری بی چون و چرایش ضرر کرده باشد؟؟؟؟

و اما جان شیرین مادر....

برایت کمی از شبهای قدر و شهادت مولایمان علی گفتم...گفتی مادر اونها آدم بده بودن..چرا حضرت علی رو کشتن؟؟؟چه طوری شهیدش کردن؟؟؟بچه هاشون چی؟؟و هزاران سوال دیگر..بعضیهارو پاسخ دادم و خیلی هارو گفتم ::مادر من جواب همه سوالات شما رو نمی دونم عزیز مادر..ان شاالله پیش معلمی شما رو خواهم برد که به تمام سوالات شما پاسخ خواهند داد..

شب میلاد اقا امام حسن،کریم اهل بیت،مثل این چند سال اخیر برای نماز و افطار و مولودی به همراه مامان جون مهربون  به مسجد رفتیم..و شما طبق معمول از خوردن بستنی و شکلات ،و البته شرکت در جشن و سرور لذت بردی...و مادر مثل هر بار دعا به جان شیرینت کردم  و....

ان شاالله تا سال دیگه همه عزیزانمون به ماه پر برکت رمضان برسیم و خداوند عمر پر خیر و برکت به هممون عنایت کنند..

امین یا رب العالمین