آقا طاهای نازنینآقا طاهای نازنین، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره
مریمنازمریمناز، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

طاها،زیباترین هدیه خداوند

سفر نامه تهران ..فصل دوم

1396/7/10 7:49
نویسنده : ماما شقایق
227 بازدید
اشتراک گذاری
از انجا راهی مسجد آقام و سرورم ،آقا امام زمان (عج)شدیم .واین بار اولی بود که همه باهم رفتیم مسجد جمکران
و اینجا جایگاه امام عصر است ..






پسرم .جان و دلم هر جا که دلت خواست بیاسای..هر جا که دلت خواست..اما اینجا هر جا نیست..صورتت را بر زمینی قرار ده که روزی آقامون، ولی عصرمون ،آقا امام زمانمون روزی شاید پا نهاده ..
باغ کتاب::::به توصیه استاد ارجمندم جناب بنی هاشمی ،میوه های دلمان را بردیم بازدید باغ کتاب(طاها و کیان و رایان و مریمناز)از بس دختر ما خانوم و نجیب و سایلنت بود اجازه دادند با کالسکه ایشون وارد شوند.البته ما با حالتی خواهشانه و ملتسمانه درخواست دادیم .و اقای مسیول مهربان ،روی ما را زمین نگذاشت.آخر بیشتر از همه ما دلمان می خواست ببینیم آن داخل چه خبر است ..داشتیم می مردیم از کنجکاوی ..اصلا میوه دل جای خود..بیشتر از بچه هایمان ما بزرگترها کیفور شدیم..بس جالب بود و دیدنی بخش باغ علم کودک
راهنمایی مهربان دو ساعت بچه ها را دراین باغ می گرداند و بسیار حسابشده مسایل علمی به کودکان آموزش داده می شود..
حتما باز خواهیم رفت با دو طفلانم و آقای پدرشان..
بچه های ما زیر 6 سال بودن.هم پدر و هم مادر باهم همراه بچه ها بودیم.بنابراین خیلی نگران شرایط ورود نباشید








بعد از ظهر سرزمین لی لی پوت.آنجا هم بسیار جذاب بود برای بچه ها ..خود را همانند سازی می کردن با شغلهای متفاوت ..خوارو بار فروش .نجار .آشپز .پزشک .راننده.دندانپزشک.آتش نشان.خانه دار .آرایشگر و ....


خاله جان هم قبول زحمت کردند و مسیولیت دختر شیرین و بی نظیر مارو پذیرفتن تا بنده با خیال راحت سراغ خرید و بازدید از فروشگاه کوچک لوازم التحریر کنم













پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)